لباس مادر ناپدری ام را کشیدم و عکسکیر و کس جورابهایم را بیرون آوردم

Views: 1708
نوزده ساله حوصله نگاه کردن به عمه خود را داشت که در کلبه ای زندگی می کند که دائماً به عنوان فاحشه لباس می شود ، بنابراین تصمیم گرفت یک بار و برای همیشه یک خاله آبدار بخورد که در هنگام قدم زدن با چنین روشی کم کم به درد بخورد. نامادری همچنین با خوشحالی لباس مخصوص پوشیدن پسر را اغوا کرد ، عکسکیر و کس زیرا او مدت طولانی او را در چشمان خود قرار داده بود زیرا پدرش به طور کامل از پرداخت زمان برای تختخوابش دست کشیده بود.