یک مرد بالغ هم اتاقی خود را زیر مرد گالری کوس وکیر جوان گذاشت

Views: 1546
پیرمرد پول خوبی کسب می کند و می تواند با یک شلخته جوان زندگی کند ، اما یک مشکل وجود دارد ، دیک مانند گذشته نمی گالری کوس وکیر ایستد ، دوست دخترش ناراضی است. یک روز پسری جوان که به دیدار او رفته بود ، یک کارورز سالخورده و یک آزادیخواه مو با موهای خاکستری تصمیم گرفت این پسر موقعیت را نجات دهد. عموماً ، پس از آرایش با پسر ، به خانه بازگشت ، هدیه ای را به محبوب خود داد و از او خواست که ماسکی را بر روی چشمان او بگذارد ، که او ظاهراً خیلی لعنتی داشت که همیشه او را به یاد می آورد ... و بعد جوان آمد و همه کارها را انجام داد. برای پیرمرد پدربزرگ فکر می کند که زن در شوک است ، ویاگرا را بلع می کند. اما به زودی همه ترفندها فاش شد و دختر دید که چه کسی هنوز یک پوزه است. فاحشه به خاطر شجاعتش و انجام چنین قدم مخاطره آمیز برای او کاملاً سپاسگزار بازنشسته است.